بدون عنوان
ب ه نام خدای هستی بخش دخترم اینجا وبلاگ توئه اما امشب دلم میخواد از خودم بنویسم شاید بعدها برای تو هم بد نباشه اینا رو بخونی منم زمانی که خیلی دور نیست می نوشتم اون موقع ها مثل الان انقدر وبلاگ نویسی و چه میدونم فیس بوک مد نبود من می نوشتم روی کاغذ با خودکار نه با دکمه های کیبورد شعرها و نوشته هام رو گاهی برای خاله میخوندم و گاهی خونده نشده میرفت تو کشوی تختم برگه هایی که برای من ارزش دنیا رو داشت. یه روزی با اسم دیگه ای برای روزنامه فرستادمشون و بعد مدتها دیدم اسمم جز نامه های رسیده است و کلی ذوق کردم. یادش بخیر یه بارم تو جشنواره شعر دانشجویی برنده شدم و یه بار تو نشریه دانشجویی دوتا از شعرهام رو چاپ کردن اواخر دوران دانشجویی...
نویسنده :
ماماني
21:00